قطره قطره جمع گردد (۱) ....
آینده نگری ٬ و برنامه ریزی برای آینده مسئله ایت که در فرهنگ ما ایرانیان هیچ جایگاهی ندارد ٬ توجه به حال و مسائل و منافع امروز ما بیشترین دغدغه ما را به خود اختصاص می دهد . در چنین حالتی ما هیچ گاه دور نما ۳ یا ۴ ساله از زندگی خود ٬ نخواهیم داشت . ممکن است که ما در امروز خود بهترین وضیعت را داشته باشیم ٬ اما اگر آن در یک برنامه درست و چند ساله از زندگی ما قرار نگیرد ٬ به هیچ نقطه مشخص نمی رسد و حتی ممکن است ما را از هدف کلی زندگیمان دور کند . آینده نگری سبب می شود که ما کار هایی رو انجام دهیم که شاید با منافع امروز ما تناقض داشته باشد ولی در نهایت ما را به چشم انداز های چند ساله برساند . برایتان مثالی بزنم : آمریکایی ها سالانه در صدی از دانشجویان نخبه خارجی را بورس می کند ٬ این درصد از دانشجویان عملا یک مدت ٬ تعهد خدمت به دولت پیدا می کند ٬ اما بعضی از آنها به این تعهد عمل نمی کنند . این مسئله ٬ از نگاه ما به نظر کاملا اشتباه می آید ٬ و شاید در دولت ما سعی می شود که با قوانین سخت تر از این موضوع جلو گیری کنند . اما در نگاه آنها این فارغ تحصیلان در کشور هایشان به عنوان سفیران پنهان آمریکا عمل می کنند ٬ و به گونه ای حافظ منافع آمریکایان خواهد بود . و یا مصداق های فراوانی چون کمک های غذایی به کشور های آفریقایی و .... تمامی آنها با منافع سالانه آنان تناقض دارد٬ اما در مدت زمان طولانی تر آنان را به اهداف بسیار بالاتری می رساند .اما ما ایرانیان چگونه عمل می کنیم ٬ آیا کمی بیشتر از نوک دماغمان برنامه ریزی های زندگی تک تک افراد جامعه تا سطوح بالا دولتی دیده می شود ؟ این نوع نگاه به زندگی ٬ دنیای ما آنقدر کوچک می کند که حوادث روزانه زندگی ٬ بالا و پایین های آن چنان ما را چنان آشفته می کند ٬ که گویی تمام دنیایمان را از ما گرفته اند . تمرین برنامه ریزی بلند مدت برای زندگی سخت است ٬ کسانی که تا لحظه خواب نمی دانند فردا زندگی چه برنامه برای آنها رقم خواهد زد ٬ و جریان آب آنها را به کدام سمت می کشاند ٬ کسانی که برای لحظه تصمیم می گیرند .... تصمیم گیری برای آینده برای ما خیلی سخت است ٬ شاید یکی دلایل آن تمایلمان برای همه فن حریفی است ٬ هیچ گاه نمی دانیم دقیقا به کجا می خواهیم برسیم ٬ زمانی به یک سمت ٬ لحظه دیگر باد ما را به سمت دیگر می برد .
پ . ن : وبلاگ قرار است از حالت تک نفره به حالت گروهی تبدیل شود ٬ ۳ عضو جدید هم به وبلاگ در حال اضافه شدن هستند . ان شاء الله کیفیتش هم بهتر شود .
UNTITELED
وقتی هر کاری می کنی نمی توانی بنویسی همین می شود که می بینید .
لطفا دست نزنید !
اشکال از فرستنده است .
کارگران مشغول کارند تا ایرادات را هر چه سریع تر بر طرف کنند .
انا لله و ان الیه راجعون
خسارت ناشی از زلزله در مناطق روستایی لرستان سنگین اعلام شد .
باز هم زلزله باز هم کشته و مجروح ٬باز هم هم وطنان زیر آوار ٬ باز هم آوار جهل جان انسان های بی گناه را گرفت ٬ باز هم بی تفاوتی صدا و سیما ٬ باز هم نمایش های هالیوودی خبرنگاران ٬باز هم بی تفاوتی ما .... وقتی که سخن از جان انسان ها پیش می آید ٬ دست و دلم برای نوشتن نمی رود . از چه بگویم از خانه های امیدی که در روز های آغازین سال خراب شد ٬ از دل هایی که بیش از سر و دست ها شکسته شد ٬ از انسان هایی که روحشان آزرده شده است ٬ از امکاناتی که وجود ندارد که به داد آنان برسد ٬ از خانواده هایی که عزیزان خود از دست دادند ٬ از اعلام عزای عمومی. ... بر ما نباشد که اعداد و ارقام روح انسانیت را در ما بخشکاند و این اتفاق را کم اهمیت جلوه دهد ٬ حادثه دیدگان این زمین لرزه نیاز به کمک ما دارند آنان را فراموش نکنیم ٬ از خداوند برای بازماندگان این حادثه طلب صبر داریم و برای رفتگان طلب آمرزش .
ما
تو کردی ! تو خواستی ! او بد بود ! جبران می کنم ! مردم بد رانندگی می کنند ! مردم فرهنگ ندارند ! کار انگلیسی هاست ! و .... اگر از این گونه جملات بنویسیم شاید چند کتاب پر شود از ین هزیان ها که از کمترین مردم تا مقامات بالای کشور مان هر روز و هر روز می شنویم .ما ایرانیان چنین فرهنگی پیدا کرده ایم ٬ برای حل مسائل و مشکلاتی که در زندگی و حکومت و وطنمان به دنبال دشمن و شخص ثالثی می گردیم ٬ که مبادا ناچار به حرکتی شویم که تحملش را نداریم .اما قطار دنیای امروز برای هیچ کسی صبر نمیکند. قبول اشتباه بخشی از زندگی است . این ما بودیم ٬تفکرات و اندیشه های مدرن اسلام را ٬با برداشت های غلط به حیوان چهار پایی تبدیل کرده ایم که توان یورتمه رفتن هم ندارد و کاری کرده ایم نیروی ماورائی ( خداوند ) که تنها حامی انسان را به موجودی بدل کردیم که تنها به دنبال گرفتن آزادی های مشروع انسان ها است و پر کردیم ذهن ها را از افکار و مرز های غلط و دست ساخته بشر که تنها کارش پر کردن توانمان برای شکستن آنها است و بزرگترین نعمت خدادادی انسان ـ عقل ـ را در طلب اخلاص گذاشتیم . نه ٬ نمی توانیم عقب ماندگی های فرهنگی مان را با واژگان دهان پر کن تر ٬ خانه های مجلل تر و ماشین های مدل بالا تر ٬ لباس های شیک تر پنهان کنیم . که آنها وسیله ایست برای ترقی ٬فی نفسه ارزشی ندارد .نمی توانیم بگوییم که اسلام با ما چنین کرد ٬ نمی شود آن را به گردن علمای اسلام انداخت . که دین اسلام بود که در دوره ای ایرانیان را به جایی رسانده بود که اروپائیان از ما الگو برداری می کردند . به نظر همه ما خنده دار می آید وقتی رهبری سخن از دشمن می گوید ٬ وقتی تئوری او ٬ برای پیشرفت و ترقی مملکت ٬ کمین دشمن است ! اما کمی تعمق در این جملات ما را می رساند که نه ! انگار چرخ این جامعه را ۱۵۰ سال است که همین سخنان می چرخاند ٬ هیچ کس حاضر نیست که قبول اشتباهات کند ٬ همه به گونه ای آن را بر گردن این و آن می اندازیم .ما هیچ کدام حاضر به اندیشیدن نیستیم ٬ فقط ادا در می آوریم. وقتی چنین باشد ٬ هیچ گاه دلایل اشتباهات مشخص نمی شود ٬ هیچ وقت راه ثواب و نا ثواب از مشخص نمی شود و یک کشور راه رفته را دوباره و دوباره نمی رود . اما ما نمی بینیم ٬ نمی خواهیم ببینیم ..... که نادیده انگاشتن دلیل نبود می پنداریم .