++ پدرم ٬ شعری رو در اتاق کارش گذاشته بود و هر وقت که پیشش می رفتم
این شعر رو برام می خوند و می خواست که من رو به تحصیل علم و دانش ترغیب کنه شاید
در طول دوران دانش آموزی من این شعر رو هزار بار شنیده باشم و همیشه دنبال این بودم که
که پدرم بهم بگه که تو جز کدوم دسته قرار می گیرم شعرش از این قرار بود :
آنکس که نداند و نداند که نداند ...... در جهل مرکب ابد الدهر بماند
آنکس که نداند و بداند که نداند ...... لنگان خرک خویش به منزل رساند
آنکس که بداند و نداند که بداند ...... بیدارش نمایید که بس خفته نماند
آنکس که بداند و بداند که بداند ...... اسب شرف از گنبد گیتی بدواند
سلام
وبلاگ مفیدی داری
امیدوارم که موفق باشین
می تونم بگم عالیه
آنکس که نداند و بداند که نداند ...... لنگان خرک خویش به منزل برساند
شعر خاطره ها ...........