آگاهی

++ پدرم ٬ شعری رو در اتاق کارش گذاشته بود و هر وقت که پیشش می رفتم

این شعر رو برام می خوند و می خواست که من رو به تحصیل علم و دانش ترغیب کنه شاید

در طول دوران  دانش آموزی من این شعر رو هزار بار شنیده باشم و همیشه دنبال این بودم که

که پدرم بهم بگه که تو جز کدوم دسته قرار می گیرم شعرش از این قرار بود : 

 

آنکس که نداند و نداند که نداند ...... در جهل مرکب ابد الدهر بماند

آنکس که نداند و بداند که نداند ...... لنگان خرک خویش به منزل رساند

آنکس که بداند و نداند که بداند ...... بیدارش نمایید که بس خفته نماند

آنکس که بداند و بداند که بداند ...... اسب شرف از گنبد گیتی بدواند 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
امید چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:47 ق.ظ http://khastehazzamaneh.blogfa.com

سلام
وبلاگ مفیدی داری
امیدوارم که موفق باشین
می تونم بگم عالیه

هومن پنج‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:31 ق.ظ

آنکس که نداند و بداند که نداند ...... لنگان خرک خویش به منزل برساند

پ - ک شنبه 18 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:48 ب.ظ

شعر خاطره ها ...........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد