you burn my hand

دیشب صحبت های آقای نوری زاده در برنامه میز گردی با شما را گوش می کردم در مورد بمب گذاری حرم ائمه در سامره حرف جالبی زد ٬کمی تا قسمتی با نظر من توافق داشت البته مستدل تر و با ارائه دلیل بیشتر ٬ صحبت از این قرار بود : زمانی که مسجد فیضیه در مشهد را آتش زدند ٬ زمانی که در حرم امام رضا در مشهد مقدس بمب گذاشتند که بعد ها از اعترافات سعید امامی معلوم شد که کار ایشون و دار و دستش بوده است ٬ زمانی که مقتدا صدر در حرم حضرت علی تیر اندازی کرد و ترکش آن مدت ها توسط تلویزیون خارجی پخش می شد (و همین چند وقت پیش با کلی عزت وحرمت مقتدا صدر را آوردند و ....) و زمانی که همین چند وقت پیش آقایان مسجد دراویش را در قم در یک شب تبدیل به پارکینگ کردن ٬در هیچ کدام از این موارد هتک حرمتی اتفاق نیافتاد ٬ولی امروز که منافع آقایان ایجاب می کند ٬ این کار خیلی مصیبت چی چی مایی است و آقایان از بس که ناراحت اند ۷ روز عزای عمومی اعلام می کنند و سرمایه و پول نفت ما در تمام کشور های دو آتیشه مسلمان برای تظاهرات علیه هتک حرمت ها خرج می شود ٬ و در پاکستان عکس آقای خامنه ای را بالا می برند و مرگ بر آمریکایی می فرستند که در همان روز اول این حادثه از این اتفاق ابراز ناخوشنودی کرد و اعلام آمادگی برای باز سازی کرد و آقا شادان است و فکر می کند با این عزاداری های قلابی برای حرمین ٬ می تواند منافع هسته ای خود را تامین کند .

مصلحت ٬ مرگ بر فلان و فلان ٬توجیه وسیله ٬ ظهور آقا و ..... وقتی بنیان های سیاسی یک عده چنین مسائلی باشد ٬ اتفاق جالبی نمی افتد ٬ به هیچ اصلی پایبند نخواهند بود ٬ دین هم یک شوخی است ٬ به واقع اینان جماعت ایرانیان را به خوبی شناختند و از احساسات مذهبی آنها به خوبی بهره می گیرند ٬ هر چیزی را هزیانهایی را جای دین قالب می کند و هر جای در هر مسئله گیر می کنند از مذهب برای منافع و قدرت طلبی استفاده می کنند ٬ زمانی بهترین ها و جوانان این مرز و بوم را برای حفظ حکومت با زیارت عاشورا ٬ و امام زمان های قلابی که سوار بر اسب بودند و با چراغ از کنار سنگر های این جوانان ساده رد می شدند بر روی مین می فرستادند و حالا برای تولید بمب اتم ٬ به امامان خیلی فراوان هتک حرمت شده و آقایان نگران دین و اسلام هستند .

PATIENT

متاسفانه امروزه ما آدم ها به سلامت روح و روانمان اهمیت نمی دهیم برای تمامی بخش های وجودیمان اهمیت قائلیم ولی بخش روان و ذهن ما سرکش و بدون هیچ تربیت و آموزشی بهمراه ما رشد می کند . زمانی بشر برای کنترل ذهن و احساسات و تمایلات درون خود ادیان مختلفی را پدید آورد(منظورم ادیان الهی نیست ). برای مثال در کشور هند ٬ در مناطق مختلف ٬ افراد فقیر و ثروتمند در کنار یکدیگر زندگی می کردند و برای اینکه افراد فقیر به لحاظ روانی آرامش پیدا کنند و احساسات سرکش درونشان موجب نشود که به خانه افراد ثروتمند حمله کنند و یا از آن دزدی کنند ٬ در یکی از مفاهیم دینی آنها ٬ آمده که آنها چندین بار در این دنیا زندگی می کنند و هر بار زندگی در جسم یک آدمی در می آیند ٬اگر امروز که فقیر هستند ٬ انسان های شرافتمند باشند ٬ در زندگی مجدد احتمالا در شکل و صورت انسان ثروتمندی در می آیند.

بعد از رنسانس ٬ کم کم دین و ادیان از بخشی از زندگی انسان ٬و به طور کل از علم خارج شد ٬ و سرعت خارج شدن بعد انقلاب صنعتی شتاب بیشتری به خود گرفت ٬ عرصه های زندگی بشر بشدت افزایش یافت بود و دین با رشد اندک خود قادر به پاسخ گویی به این همه نیاز های بشر (صرفا روانی) در زندگی نبود . اما تمامی انسانها نیاز مند به یک راهنما و توجیه کننده در زندگی خود هستند ٬ که اگر آن نباشد و انسان نتواند حوادث ناگوار زندگی ٬ شکست ها ٬داشتن ها و نداشتن ها٬ حتی موفقیت ها با چیزی توجیه کند٬ به لحاظ روانی مشکل پیدا کرده و به انسانی عصبی تبدیل می شود . در جامع امروز ما هم چنین حادثه رخ داده است ٬قشر جوان جامعه ــ به دلیل رفتار غلط عالمان دینی و دروغ گویی های مکرر و عرضه مفاهیم قلابی که هر عقل سلیمی آن را می فهمد ــ با این تصور که دین یک عنصر دست و پا گیر است و جلوی یشرفت انسان و حرکت رو به جلوی او را می گیرد و در عین حال با دیدن پیشرفت غرب که تمامی شواهد حاکی نشان دهنده آن است که ترک دین و مذهب چنین پیشرفتی برای آنان به ارمغان آورده است ٬دین را از زندگی خود به کنار گذاشتند .

اینها را گفتم که بدانید که همان طور که برای کلیه عرصه های زندگی برنامه می ریزید و حساب و کتاب دقیقی دارید برای این بخش از زندگی هم باید برنامه داشته باشید. انسان نیازمند آن است که به لحاظ روحی و روانی خود را پرورش دهد ٬حال که این وظیفه که به درست یا به غلط از روی دوش دین برداشتی٬ نباید صورت مسئله ای به این مهمی را فراموش کنی وگرنه در اوج ثروت و شهرت و پیشرفت تنها انسانی در حالت خوب روانپریش  هستی و یا در حالت بد آن انسان متوهش.

تمامی این صحبت ها از حادثه دیروز روی دلم ماند ٬ نمی دانم در خبرها آمد یا نه ٬ از چند طبقه آخر ساختمان پایتخت دیروز عصر دود زیادی خارج می شد ٬ در کنار خیابان ایستاده بودم و نگاه می کردم که یک چند نفری رو دیدم که خیلی خوشحال و خندان به هم اشاره می کردند که آنجا مغازه فلانی است و دارد می سوزد ٬ حالم یکهو دگرگون شد٬ انگار چیزی در دلم فرو ریخت ٬ مگر می شود آدمی بتواند از چنین حادثه بدی که برای کس دیگری رخ داده راضی باشد ٬...... اما واقعیت داشت در جامعه ما از این آدم ها به وفور یافت می شود ٬که تنها بدی و نفرت در دل دارند و حتی قطره محیبت و انسانیت در وجودشان یافت نمی شود ٬ و انسان هایی که از بیماری روح و روانشان بی اطلاع هستند ٬ و ادامه این راه و روش زندگی معلوم نیست به کجا ختم شود ٬ باید بدانیم که این حادثه راه یک شب و چند روز نیست عمری طول می کشد که انسان به چنین جایی برسد ٬ پس از امروز به فکر آن باشیم که فردا دیر است ! 

۴ ساعت پیاده روی در جاده ابوظبی - دبی

to be continue

++ غیبت صغری : سفر به بلاد امارات که سرمایه نفتی ما در آنجا خوب جواب می ده ٬ اصولا برای    ما٬ پول نفت زیادی اسهال می آورد و از آنجایی که آقایان بسیار زیاد به سلامتی ما علاقه بند هستند ٬بیشتر آن را برای سوریه و فلسطین و دیگر دوستان می فرستند .

+++ شب قبل تلویزیون بی بی سی با یکی از وکلای حماس مصاحبه داشت ٬

مجری: با توجه به پیروزی حماس در فلسطین و احتمال قطع کمک های اسرائیل و آمریکا به شما ٬ برای تامین این کسری بودجه شما چه برنامه ای دارید.

وکیل : این کار اسرائیلیان به ضرر آنها تمام می شود ٬ آنها بازار خوب اجناسشان در فلسطین را از دست می دهند ! (من رو یاد صحبت های احمدی نژاد می انداخت)

مجری : سوال من از شما چیز دیگری است ٬ برای این کسری بودجه چه برنامه ای دارید.

وکیل : برنامه ما ٬رایزنی ها و گفتگو با کشورهای عربی (غیر عرب ایران ) قرار شده این کسری بودجه را از طریق آنها جبران کنیم!(روی برنامه شان ۵ سالی فکر کرده اند ٬زیاد زحمت می کشند)

در همین راستا خالد مشعل هم برای دریافت کسری بودجه به تهران آمده ٬ و یک دست آقا را مالش فرموده و جیب پر از پول کرده  و به خریت آقایان پوزخندی زد!

++++ کم کم داریم علنی بت پرستی می کنیم ٬ برای خراب شدن حرم امام هادی ۷ روز عزای عمومی اعلام شده ٬ هر کس می تونه یک قطعه ازحرم را برداشته در خانه نگه دارد و به جای خدا برای آن گریه کند ٬ حتمابرایش هزار حوری در بهشت قرار می دهند (ان شاء الله )وقتی اصل و معنا رها شود و جای خود را به ظواهر بدهد نتیجه ای غیر از این ندارد ٬ عمل انجام شده کاری نادرست بوده در این شکی نیست ٬ولی من فاجعه و مصبیت چی چی مایی در آن نمی بینم ٬ جایگاه ائمه در زمین و بین مردم را خداوند قرار داده و نه مقداری طلا و جواهر و زینت آلات که بر سر مزار آنها قرار داده ایم و می رویم دست بر سر آن می کشیم و خراب شدن آن را مصیبت می گوییم و برای ساختمان گریه کرده و نوار دی جی مداح پخش کنیم . آن زمانی که هواپیمای خبر نگاران سقوط کرد و عده(انسان زنده نه ساختمان) از بهترین های این کشور از میان رفتند عزای عمومی اعلام نشد٬  ولی امروز برای خراب شدن یک بنا ۷ روز عزای عمومی اعلام می کنیم . مقدسات اسلام معنایی بسیار وسیع تر در خود دارد٬توهین به آن دست بردن در آن است نه خراب کردن زیارت گاه . وقتی مفهوم برای تغذیه ذهن عوام کم بیاوری ناچاری مفاهیم قلابی را به جای دین قالب کنی٬..می گویند هر شری در نهایت دامن مسبب هایش را خواهد گرفت ٬وقتی جان آدم ها برای اهداف پوچ حلال می شود ٬و عمل ترور و کشتن جان انسان های بی گناه شهادت خوانده شود ٬ نهایت آن هم امروز در عده اسلامیون سنی افراطی (خوارج سابق) چنین بلایی بر سر حرم امام هادی می آورند ٬فردا مکه و خانه خدا ! به هر حال این سیکل ادامه دارد و عده ای هم برایشان شغل ایجاد شده است ٬ هر روز تظاهرات عزاداری و شام و نهار مجانی....

+++++ عکس از دوبی نمازجمعه

مصلحت

نمی دونم اولین بار کی از این واژه احمقانه استفاده کرد ٬ البته بهتره نگوییم احمقانه٬ فاجعه آور بهتر  است ٬ واژه ای که آن قدر دامنه بازی را فراهم می کند ٬ که در آن جان انسان ها هم بی ارزش می شود ٬ چون مصلحت این را می گوید ٬ حالا اینکه مصلحت چه کسی یا چه چیزی ٬ خدا دادند ٬ متاسفانه نه تنها آخوند ها این مشکل تمام ایرانیان است ٬مشکل و ایرادی که سر بسته باقی می ماند را حل شده تلقی می کنند ٬ غافل از اینکه هیچوقت آتش زیر خاکستر باقی نمی ماند . دیروز مصلحت آن بود که وقتی هواپیما سقوط کرد ٬  نگوییم چه شد ٬ تا ۳ هفته بعدش یک هواپیمای دیگر سقوط کند ومهم نیست که فردا روز هم هواپیمای دیگر ... امروز مصلحت آن است که اگر در مملکت آنفلانزای مرغی چند مورد دیده شد خبرش را ممنوع کنیم ٬وفردا مصلحتی دیگر برای موضوعی دیگر ٬ حالا در این میان ۱۰۰۰ نفر مردند یا اسمشان را شهید در راه آنفلانزا می گذاریم و یا با پول خانوادشان را سرگرم می کنیم ٬ که معمولا نمی شود ٬ مصلحت می گوید که با چند تا از مادران همیشه در حال شهید دادن مصاحبه ای بکنیم  و... مگر چه قدر بنیان های این نظام سست است که با وبا و آنفلانزا و سقوط هواپیما به لرزه در می آید و یا این از خصوصیات یک جامعه کمونیست اسلامی است که هر چیزی در آن تهدید است ٬ زمانی یک انسان ٬ و زمانی ویروس. شاید برای هواپیما و غیره بتوان کاری کرد که شما در آن نباشید و فقط جان انسان های بی گناه در خطر باشد ولی این بیماری دیگر دست شما نیست ٬ که با مصلحت (خفقان) قضیه تمام شود ٬ خطری است که جان همه ما را تهدید می کند ٬ و به جای مصلحت ٬ چاره ای برای پیش گیری از آن بیاندیشید که فردا ممکن است دیر باشد .

اشتغال زایی

پدرم برای ماموریتی به پاکستان رفته بود ٬ برایم تعریف می کرد موقع بازگشت از فرودگاه کراچی وقتی برای ... به دستشویی رفته بود ٬  با یک ساختمان چند طبقه مواجه می شود ٬این ساختمان بخش سرویس و دستشویی فرودگاه بود ٬ هر طبقه شامل چند بخش سرویس ٬ و هر بخش سرویس شامل چند چشمه ٬ دولت پاکستان برای اشتغال زایی ٬ هر نفری را مسئول یک چشمه قرار داده است٬ که وظیفه تمیز نگه داشتن آن بر عهده او بوده و افرادی که از چشمه ها استفاده می کردند ٬ مبلغی به این افراد می دهند ٬ هر بخش هم برای خودش مسئولی دارد که او مسئول نظارت بر کار این افراد است و در صدی از در آمد روزانه آنها هم نصیب او می شود و به این طریق دولت برای حدودا ۲۰۰۰ هزار نفری شغل ایجاد کرده است ٬کشور ما هم همانند پاکستان  جزء کشورهای جهان سومی و در حال توسعه برای اشتغال زایی جوانان ایرانی به همین روش متوسل شده است ٬البته با توجه به رشد جمعیت کمتر ما و سطح فرهنگی مردم ما نمی تواند آنها را مسئول چشمه دستشویی کند ٬ برای یک کار ساده اداری ۵ نفر مسئولیت مختلف تعریف می کند یکی مسئول امور دفتری می شود ٬ یکی دیگر نامه شماره شده را مهر می کند ٬ یکی دیگه مسئول نوبت دهی به افراد است (منشی ) ٬ یکی هم که از همه باهوش تر است مسئول تائید نامه می شود ٬ برای رفتن به مرحله بعدی و قص الی هذا ....... خلاصه جمعیتی را  سرکار می گذارد ٬ و از سهم ارث نفت حقوقی به آنها می دهد ٬ و اسمش را می گذارد اشتغال زائی