--حقیقت چیزی نیست که جایی باشد.تا شاید یافته و کشف شود-بل چیزی است که باید آفریده شود.و به یک فراشد.یا به
خواستی.خواست پیروزی که در خود .نهایت ندارد. نام
دهد......حقیقت معادلی است برای خواست قدرت.
--هیچ مهم نیست چیزی حقیقت دارد یا نه . مهم این است که چه تاثیری می آفریند.
--حقیقت خود را مثل خدا نشان می دهد. بالاترین مرجع است....بگذار هدفم را روشن کنم : حقیقت باید یک بار هم که
شده باید زیر سوال برود .
............................................................... نیچه
......یکی از برادر های بزرگ بیشتر بهانه گیر بود .احساس می کرد فقط به او ظلم می شود.
به خصوص فکر می کرد حقش پامال شده.پی بهانه می گشت تا مرا کتک بزندو کتک هم می زد.
من فقط دل آزرده این بودم که دلایل او برای کتک زدنش قانعم نمی کرد:و دل آزرده تر از این که او
چرا نمی فهمد که من دوستش دارم ؟....................................محمود دولت آبادی