یک حرفی رو چند وقت پیش یه استادی به من زد ٬ بعد از یک هفته چنان تکانی به من داد که یک زلزله ۸ ریشتری هم نمی توانست . بعضی موقع ها آنقدر در گیر روزمرگی ها می شویم و برای لحظه ٬ لحظه زندگی برنامه می ریزیم ٬ آنقدر در اعمالمان غرق می شویم ٬ که احساس می کنیم که این دنیا بر محور ما می چرخد ٬ که اگر ما نباشیم ٬ چرخ جهان نخواهد چرخید ! نه عمو ! بیا بیرون برو بالاتر . بالا ٬ بالا ٬ خوبه ٬ حالا نگاه کن . چی می بینی ؟ یه مشت مورچه که داریم تو تن هم می لولیم ! ( قصد جسارت ندارم .)
مخلص کلام ٬ که اگه من و تو هم نخواهیم ٬ فردا صبح خورشید از سمت شرق طلوع می کنه ! زیادی خودمون رو جدی گرفتیم . مثل همین محمود آقای گلم !
ماخذ : محمد خیرخواه
سلام
چکار محموتی من داری . ادم به این نورانیی و گلی تا حالا دیده بودی