۶ روز دیگر

++ آقای گنجی متاسفم ٬ از اینکه می بینم ۶ سال عمر شما در راه آزادی بیان و دمکراسی من و هموطنان من در زندان گذشت و  ما جز سخن گفتن از شما  کار دیگری نکردیم ٬از ایرانی بودن خودم شرمم می گیرد٬ حرف های شما ٬ کتب های شما ٬ روز های زندان شما ٬ روز های اعتصاب غذای شما برای من ارزش و افتخار ملی اش از صد مدال طلای رضا زاده ها بیشتر است ٬ نام اکبر گنجی خود هزاران حرف در خود دارد ٬ نیازی به سرودن شعر حماسی ندارد ٬ متن آنچنانی نمی خواهد . دیگر لازم نیست برای بالیدن به ایرانمان به قرن ها پیش برویم ٬ حالا شما را داریم ٬ آقای گنجی شرمنده روی شما هستم کاری از دستم ساخته نیست جز این معدود نوشتن ها و آن شمارنده معکوس ٬می ترسم که در این هیاهوی آخر سال و حرف های هسته ای روز آزادیتان بیاید و شما را رها نکنند. می ترسم که به نام مصلحت و دشمن های خیالی ٬حق را نا حق جلو دهند. امنیت ملی برای من شما هستید ٬ کسی که آرمان های ایرانیان معامله نمی کند ٬ که یکی بودن سخن و عمل را معنا می کند ٬حق حقوقمان را به ما می آموزد « حقوق شهروندی بر ۳ نوع است : حقوق مدنی (آزادی افراد برای زندگی در هر جایی که انتخاب کنند٬ آزادی بیان و مذهب ٬حق مالکیت ٬ حق دادرسی یکسان در برابر قانون )   حقوق سیاسی ( به ویژه حق شرکت در انتخابات و انتخاب شدن و حق نا فرمانی ) حقوق اجتماعی ( مزایای بهداشتی و در مانی ٬ تامین اجتماعی در صورت بیکاری ٬ تعیین حداقل سطح دستمزد »  به ما آموزد که در برابر هر ظلمی خاموشی نباید ٬ آرمان ملی از منفعت طلبی های شخصی جایگاهش صد ها مرتبه بالاتر است . آزادی شما را لحظه شماری می کنم ٬ آزادی شما برای من ٬ نشان ازآن است ٬ که در نهایت تفکر بر تعصب و جهل پیروز خواهد شد.
 
 

امروز ١٩ روز از اعتصاب غذای من می‌گذرد. در ابتدای خرداد ماه ، ١١ روز در اعتصاب غذابودم. از ٢١ خرداد مرحله دوم اعتصاب غذا آغاز شد. در مجموع ، طی ٣٠ روز اعتصاب غذا ، وزن من از ٧٧ کیلوگرم به ٥٨ کیلوگرم کاهش یافته است. یعنی طی یکماه ١٩ کیلو کاهش وزن. مرا در سلول انفرادی بند ٢٤٠ حبس کردند ومجازاتهای اضافی دیگری چون ممنوع التلفن بودن ، ممنوع الملاقات بودن ، ممنوعیت مطالعه روزنامه و ممنوعیت استفاده از هواخوری را برمن تحمیل کردند.

 
 

امروز (یکشنبه، ١٩/٤/١٣٨٤) دقیقاً ٣٠ روز از اعتصاب غذای من می‌گذرد، طی دو مرحله اعتصاب غذا (یازده روز در ابتدای خردادماه، سی روز از بیست و یکم خرداد ماه) وزن من از ٧٧ کیلوگرم به٥٥ کیلو گرم کاهش یافته است، یعنی٢٢ کیلوگرم کاهش وزن در عرض ٤١ روز اعتصاب غذا. برای بسیاری در داخل و خارج از کشور این پرسش مطرح است که چرا اعتصاب غذا کرده‌ام و چرا از طریق خود ویرانگری بدنبال رسیدن به هدف‌های مشروع هستم. مگر عقلانیت عملی حکم نمی‌کند که وسائل و روش‌های رسیدن به اهداف با یکدیگر تناسب داشته باشند؟ مگر عقلانیت نظری حکم نمی‌کند که برای کلیه ادعا‌ها (اعتقادات و باورها) دلایل متناسب ارائه شود؟ آیا کنشی که انجام می‌دهم با عقلانیت نظری و عملی سازگار است؟ آیا با روشی که در پیش گرفته‌ام نزد عقلا و آزادی خوا‌هان و مدافعان حقوق بشر دیوانه تلقی نمی‌شوم؟ در اینجا با توجه به ضعف شدید جسمی که توانم را کاملا تحلیل برده است، سعی خواهم نمود تا مواضع خود را بطور شفاف و روشن با همگان در میان بگذارم.

نظرات 1 + ارسال نظر
*پرنسس* شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 01:26 ق.ظ http://yasesefid.blogsky.com



مطلب روکامل خوندم


یه حس غریبی دارم


باید برم فکر کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد