۱- من فقط باشم
من فقط باشم
مست مستت می کنم
در خماری های تو ٬ صد کاخ می سازم برایت
در بیابان های خالی ٬در سرابی ٬گلد های بیشماری می نگارم
طعمه ام ناموس مردم ٬جوی آبت را فراهم می کنم .
موشکی چون قرص ٬آسمان هفتم و هشتم .
گر کنی شوهر ٬گر بگیری زن ٬ گر شوی هالو * ٬می دهم ۵۰۰ تومان وامت .
من فقط باشم
می خرم احکام ٬می کنم ممنوع ٬ می شوی چون گرگ .
می زنم آتش به مالت ٬ می کشم سوهان به روحت ٬می فشارم
می کنم انگشت در احساس مردم ٬ می ستانم حقتان را.
امنیت را ٬.... ٬واژگان نامحتوای کفر را ٬ می دهم احساس خوبی .
من فقط باشم
*منظور سکوتی از روی آینده نگری است ٬ به هر حال قصد جسارت به متاهلین نبوده است !
۲- فریاد از آن کنند که فریاد رس رسد
فریاد را چه سود ٬چو فریاد رس نماند ؟ اخوان ثالث
بنویسیم ٬ بخوانیم ٬ بگوئیم ٬ اکبر گنجی ۲۶ اسفند باید آزاد شود .