شاید ماهیان از خود می پرسیدند که پرواز چگونه ممکن است ، چون گاهی موجوداتی اسرارامیز به جهانشان فرود می آمدند و همانطور که آمده بودند، ناپدید می شدند.
شاید پرندگان از خود می پرسیدند نفس کشیدن در آب چگونه ممکن است ، چون از موجوداتی تغذیه می کردند که در زیر امواج می زیستند.
پرندگان وجود داشتند و ماهیان نیز وجود داشتند . آنها جهان هایی بودند که گاهی با یکدیگر ارتباط برقرار می کردند ، بی آنکه هیچ کدام بتوانند به سؤالات دیگری پاسخی بدهند.با این وجود ، هر دو پرسشهایی داشتند و پرسشهای آنها پاسخهایی داشت ...
"ویلیام بلیک "شاعر انگلیسی قرنهای پیش می گوید : هر پرسشی که بتوان درکش کرد ، پاسخی هم دارد .
در همین لحظه عده ای از مردم این سیاره به شیوه خود با این پرسش روبرویند : "برای چه اینجاییم؟" خیلی ها فکر می کنند که پاسخ را در مذهبشان ، و یا در ماده گراییشان یافته اند. دیگران ناامید شده اند و زندگی و ثروتشان را برای یافتن این معنا به باد داده اند. افراد کمی هم اجازه داده اند این پرسش بی پاسخ بماند و زندگیشان را فقط در لحظه می گذرانند ، بی آنکه خود را نگران نتیجه این زندگی یا اهمیت آن کنند.
فقط شجاعان پاسخ این سؤال را می دانند : نمی دانم .
تو می دونی ماهیا که دلشون می گیره چه جوری زیر آب گریه می کنند؟!
تلاش برای یافتن پاسخ همواره کاری دلهره آور و گاهی بیهوده است پس به نظاره بنشین و آن را به دایره نادانستنی ها بیافزا!
همین الان تمام مطالب این صفحه رو خوندم.. کلی سوال برام پیش اومد.. اینکه تو خدا رو قبول داری؟! ببخشید.. قصد توهین ندارم.. اینجوری برداشت شد. از پست مکانی برای خدایی...
نه عزیز دل برادر ٬خدا تنها چیزیه که تو این دنیا سخت به آن اعتقاد دارم. حرف من در اون پست و بقیه آنها بیشتر به این جمله نیچه بر می گرده (حقیقت یک بار هم که شده باید زیر سوال برود.(نقل به مضمون)) و اینکه کسانیکه بیشترین ادعای دینداری و.... را دارند باعث شدند که انسانها به خدا کمتر اعتقاد داشته باشند.
یاد یک فیلم افتادم که توش دو تا زندانی انفرادی سلولشون کنار هم بود ... یکشون دوست داشت بدوه ... یکی دیگه شطرنج بازی می کرد ... آخر فیلم اونی که می خواست بدوه مرد ... دق کرد ... اون یکی گفت من اگر بیرون بودم می خواستم بدوم ... احتمالا اون موقع دوستم می خواست پرواز کنه و از غصه ی پرواز دق می کرد ... قضیه ی پرواز ماهی ها هم یه چیزی توی همین مایه هاست ...
ma ghorbanie khodkhahi hastim,ghorbanie erzaye hese bartar bodan.nakhaste miaym na khaste mirim
sorosh jan javabe in soal ashkie ke har shab azaremon mide ,.